پیانو

ساخت وبلاگ

سلام

امروز کفش و کیف را از یکی از سایت خریداری کردم. واقعاً زیبا بود سپس نشستم تا رمان بخوانم و غذای ساده بخورم.

 

قسمت 38

در در ، صدای ناسین جون به پایین کوبیده شد: سپید جان ، آیا می توانید در را باز کنید؟ من یک کارت دارم پیانو 111 من از پشت درب رفتم تا او بتواند وارد شود. او علیه من نشست: نگاه کنید ، دختر من ، من همه چیز را می دانم ، بعداً می توانم آن را توضیح دهم ، اما اکنون تاها منتظر شما است ، آیا او را می بینید؟ من دوباره شوکه شدم: Nasreen Jun ، در مورد Agha Taha؟ ... او در وسط سخنرانی من پرید و یک ورق کوچک به من برد: این آدرس است ، برو ، من به پدربزرگ شما توضیح خواهم داد. من او را با صدای بلند روی گونه بوسید و نمی دانم چگونه خودم را آماده کردم و وقتی به آدرس دستم رسیدم. این خانه در دره و تقریباً خارج از شهر بود.


زنگ را فشار دادم و بدون مکث دوم ، درب با صدای تیک باز شد. با هر قدم که انجام دادم ، استرس من در حال رشد بود. در باز شد و تاها بیرون آمد. من ایستادم ، او به من آمد. به چشمان خود نگاه کردیم و قصد دویدن نداشتیم. او دستان خود را به شلوارهای گرم کنش کشید و بی سر و صدا گفت: سپید؟ این یک کلمه کافی بود تا عصبانیت من را به سمت او هدایت کنم: "بخواب و درد ، این چیست؟" من شما را لعنت می کنم ، از شما متنفرم. او بازوی من را گرفت و مرا به سمت او کشید و در چهره من رشد کرد: متوقف شوید ، اگر ساکت بودید ، من به شما می گفتم که چرا تمام این مدت گم شده ام.

آیا شما به من ترسو می گویید که به من اهمیتی نمی دهید ، درست است؟ لب های خود را به دهانش کشید و دستش را روی گردن خود قرار داد ، همانطور که هر وقت عصبی بود انجام می داد. ناگهان او به من زنگ زد: آیا می ترسم؟


پیانو 112 چشمانم را بستم و فریاد زدم: متوقف کردن استیل ، متوقف ، لطفا. او سنگ را جلوی پاهای خود لگد زد و با همان صدای عصبانی گفت: بیرون بروید ، سرد است. من دیگر نمی میرم بازوی من را بگیرد و مرا به خانه بکشد.او به داخل هل داد و در را سخت کوبید ...

من اخم کردم: این موقعیت چیست؟ بدهی؟ او مبل را به شدت لگد زد. چرا او این کار را کرد ، من از این مرد در مقابل من می ترسیدم ، دیگر او را تشخیص ندادم. درست مثل زمانی بود که او با پارس دست و پنجه نرم کرد. او با هیستریک گفت: "بنشین ، خانم Sepide ، و من به شما می گویم که من اشتباه کردم." من از آن زمان اطلاعات را گرفته بودم. وقتی به من حمله کردم حرکت نکردم. سریع نشستم و او یک میلی متر از من متوقف شد.

امروز خدا برکت دهد یا من زنده می روم یا تاها. او یک صندلی گرفت و در مقابل ما نشست. او کمی به من تکیه داد: من مثل آن مرد پرهیزگار نیستم که می تواند قلب یک دختر مرده را با چشمک و لبخند جلب کند ، و سپس به چاک ضربه بزند. من مثل پسر عموی ناجوانمردانه ام نیستم که چیزی نمی گوید و دوید ، این دو.

 

پیانو...
ما را در سایت پیانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saren pianoplus بازدید : 109 تاريخ : شنبه 5 شهريور 1401 ساعت: 14:17

پیانو 113 من از شما دور بودم ، اما هرگز آن سه نفر را برای شما نگذاشتم. او مثل دیوانه بود ، در چشمانش به من خیره شد و صحبت می کرد. من شجاعت بازگشت را نداشتم و شجاعت صحبت کردن را نداشتم. طاها: خوب ، اکنون به جایی رسیدیم که اشتباه کردم. او صندلی خود را کمی بیشتر جابجا کرد و به ما نزدیک شد که ما در مقابل یکدیگر قرار گرفتیم که چقدر ترسناک اتفاق افتاده است. طاها: زیرا این پدر بدون دانستن خدا ، مادرم به شما نیامده است و من او را به تنها خانه فرستادم ، آیا شما در مورد او فکر کردید؟ چرا این افراد بدون همه چیز به شما نیامده اند در حالی که من از بین رفته ام؟ شما به آن فکر نکردید ، آیا؟ همه چيز. اتفاقی افتاد ، درست است؟ عشق و خوشبختی از بین رفت و وقتی دیدند که شما مقصر نیستید ، آنها ناپدید شدند. این مارتیک نامشخص که آمد ، من شما را نجات شما می دانم ، برای من گم شد.

استعفا می دهید؟ او به سرعت از صندلی بیرون می آید و او را به گوشه ای می اندازد. من چشمانم را فشار می دهم: پایان ، تاه ، می خواهید با این کلمات به چه چیزی برسید ، آیا نمی توانید آن را از طریق تلفن نگویید؟ او به سختی در دیوار اصابت کرد.چقدر عصبی و حریص بود. سحر ، شما باید دهان خود را بسته نگه دارید یا ضربه بعدی در صورت شما خراب می شود.

 

نحوه تهیه برنج ساده
مرحله اول

برای شروع ، برنج را به خوبی سه تا چهار بار بدون چربی بشویید و آب را جایگزین کنید تا روشن شود. سپس حتماً برنج را در آب و نمک حداقل دو تا 24 ساعت خیس کنید. بعد از آن زمان ، برنج خیس شده را درون تابه بریزید و سطح آب را درون برنج تنظیم کنید تا تقریباً یک انگشت بالاتر از ارتفاع برنج در قابلمه باشد.


مرحله دوم

اگر هنگام خیساندن برنج از نمک استفاده نکرده اید ، یک قاشق غذاخوری نمک و یک قاشق غذاخوری روغن را به برنج اضافه کنید. تابه را بدون درب روی حرارت زیاد قرار دهید. هنگامی که آب جوش می خورد ، کف

برنج را بردارید ، شعله را کاهش دهید وقتی آب موجود در برنج به حدی کاهش می یابد که فقط کمی آب به برنج چسبیده است.

مقدار آب باید به گونه ای باشد که وقتی برنج را از فاصله دور جمع می کنید و آن را در کوه درست می کنید ، باید در گلدان آب بسیار کمی وجود داشته باشد. سوراخ هایی را در برنج با کف یک ملاقه یا قاشق ایجاد کنید ، ماهیتابه را روی آن با دستگاه بخار قرار دهید تا برنج کاملاً خورش شود.


سطح سوم

بعد از گذشت حدود 30 دقیقه از آتش ، برنج ساده شما آماده است. آن را به داخل ظرف بکشید. مراقب باشید که برنج را با اسپاتول فشار ندهید تا خرد نشود. گربه شما آماده است. نوش جان!


تکنیک ها و پیشنهادات در مورد نحوه تهیه یک گربه ساده

    شما می توانید کیت را با بیشتر غذاهای ایرانی سرو کنید. ما یک خورش اسفناج آلو یا غذای مرغ را ارائه می دهیم. البته ، شمالی ها همچنین میرزا گاسمی را با یک کت بر روی میز حمل می کنند.
    اگر به دنبال یک دسر خوشمزه و ساده برای سرو در ظرف خود هستید ، پیشنهاد می کنیم کاچاماک را امتحان کنید.کته را باید با برنج ایرانی درست کرد اما اگر از برنج هندی استفاده می کنید. برای خیس کردن و پختن برنج به زمان بیشتری نیاز دارید.
    در صورت استفاده از برنج دودی؛ از شستن زیاد آن خودداری کنید تا عطر برنج از بین نرود. البته بهتر است فقط یک فنجان برنج دودی را در چهار فنجان برنج بریزید و در کنار آن از سه فنجان برنج ساده استفاده کنید.
    از آنجایی که برنج آبکشی نمی شود، مراقب میزان نمکی که اضافه می کنید باشید تا برنج شور نشود.
    اگر برنج را از قبل خیس کرده اید یا می خواهید برنج کمی دانه دار شود، آب کمتری به قابلمه اضافه کنید.

 

پیانو...
ما را در سایت پیانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saren pianoplus بازدید : 99 تاريخ : شنبه 5 شهريور 1401 ساعت: 14:16

سلام روز خوبی داشته باشی

امروز میخواهیم در مورد یک شب خاص صحبت کنیم، شب تولد مادرم، و من واقعا گیج شده بودم، بنابراین به سایت همیشمن رفتم و یک کفش کالج زیبا خریدم.

 


بخش 37

بلند شد و رفت. او رفت و من با تعجب به در باز خیره شدم. چی گفت؟دوستم داره!؟مثل من؟لبام به آرامی از هم باز شد و با لبخندی بی صدا باز شد.در ذهنم مدام حرف هایش را تکرار می کردم و باعث افزایش خوشحالی ام می شد. لبخند ناگهان از روی لبانم محو شد و با عجله به سمت در اتاق رفتم. کجا میره؟میخواد تنهام بذاره؟وقتی بفهمم دوستش دارم؟ به اندام محکمش خیره می شوم که لباس هایش را جذب می کند و قدم های بلندی برمی دارد. او می ایستد، قلبم می تپد، او برمی گردد و به بالا نگاه می کند، من به او نگاه می کنم، نه می ترسم. او ناز است، چشمانش را گرد می کند و به راهش ادامه می دهد. برایش آرزوی سلامتی می کنم و او را از چشمانم دور می کنم. از اینکه رقابتی ندارم خیالم راحت است. چون طاها برای من است... او مرا دوست دارد.


پیانو 107 سوار تاکسی شدم و به خانه رفتم. یگانه هم آنجا بود. به دیدار آقاجون و نسرین جون آمد. وارد که شدم آقاجون با خنده گفت: سپیده خانم منو از دست دادی. چه مفهومی داره؟ یعنی آنها هم می فهمند که من بازنده هستم؟ یگانه با ناراحتی به من نگاه کرد و نسرین جون سعی کرد لبخند بزند. منظورت چیه آقا؟ آقاجون: خوشبخت بشی دختر خوشگل. دنیا روی سرم خراب شد چه مفهومی داره؟ این غیر ممکن است! طاها رفت و رفت حالا چیکار کنم؟ چطوری به آقاجون بگم؟ من که ندارم... با بغض و دل شکسته به اتاقم رفتم و بی توجه به چهره مردم در را بستم. سعی می کنم تا برگردی، اما ... امیدی به بازگشتش بود؟ گفت می خواهد از من دور بماند.ناامیدانه به گل های فرش نگاه کردم، پنج روز از رفتن طاها می گذرد تا امروز، روزی که خودکشی کردم. هر روز دلم تیره تر از روز قبل می شد و دیگر امیدی نمانده بود.

 

پیانو 108 به کارخانه می روم و پس از امضای استعفانامه ام را ترک می کنم. راه می روم و هر خاطره ای را که در راه دارم می ریزم. من آنقدر رها شده ام که به رویاهایم یا زندگی که باید برای آن بجنگم اهمیتی نمی دهم. پنج روز است که دیگر حرف نمی زنم و در سکوت روزه می گیرم، او را ندیدم مگر زمانی که به او قرص آقاجون دادم. نسرین جون هم رفت خونه یگانه... به صورتم نگاه کردم با آرایشی که یگانه برایم آورده بود هنوز کمبود چشمام مشخص بود. چادر را روی سرم گذاشتم و به آشپزخانه رفتم تا برای دوستم چای بریزم. عمیق فکر کردم و متوجه شدم چون آب جوش روی دستم ریختم. من به روشنایی و رنگ اهمیتی نمی دهم. چای را روی سینی گذاشتم و بیرون رفتم، اعتراف می کنم که به ظاهر و تعارف آنها اهمیتی ندادم. این دقایق شگفت انگیز فقط می خواهند تمام شوند. گوشیم زنگ خورد که گفتم داماد باید با عروس تنهایی صحبت کنه. طاها...بازم طاها...اشک تو چشمام جمع میشه و از عصبانیتی که سعی کردم مخفی کنم گفتم: شرمنده گوشی روشنه. دروغ مفید اشکالی ندارد. دکمه سبز رنگ را فشار دادم و گوشی را کنار گوشم گرفتم. فقط سکوت کن... سکوت میکنم... نمیدانم در این سکوت خواسته ام را بیان کنم یا غمم را.


پیانو 109 فقط صدای نفسش می آمد و زیباییش در این صبح تاریک. وحشت کردم و گفتم: آره؟... بازم ساکت شد باورم نشد و اشک از چشمام سرازیر شد. چرا ساکته چرا فرار کرد می خواستم جلوش رو بگیرم که صدایش آرامشش را به من بازگرداند.طاها: صبح؟ حالا نوبت من بود که ساکت باشم و فقط گوش کنم. طاها: میشه صدام رو بکشی؟... این طاها هست؟ طاها مغرور رفت تا تحقیر نشود؟ طاها که این هفته خبری نشد ذهنم بهم گفت بس کن و قلبم گفت اسمش را بارها و بارها بگویم. بغضمو قورت دادم و با خونسردی گفتم: باید برم... صبر نکردم و گوشی رو قطع کردم. داشتم وارد می شدم که در حیاط باز شد و نسرین جون وارد شد. وقتی او را دیدم مادرم ناراحت شد و خواست او را در آغوش بگیرد. رفتم پیش نسرین جون و بدون اینکه چیزی بگم بغلش کردم. با محبت بغلم کرد و نوازشم کرد. مثل ابر بهاری گریستم مثل سنگی که صبر پیدا کرد و سفره دلم باز شد.

 

پیانو...
ما را در سایت پیانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saren pianoplus بازدید : 104 تاريخ : جمعه 4 شهريور 1401 ساعت: 18:06

پیانو 110 آقاجون و یگانه هم اومدن تو حیاط آقاجون یه کم نگاهم کرد بعد رفت خونه و کمی بعد خانواده ای که اومدن کمکم با بی توجهی از خونه خارج شدن. اشک هایم را با دست پاک کردم و برگشتم و به آقاجون نگاه کردم. به سمتم آمد و پیشانی ام را بوسید. آقاجون: پسرم بگو چرا آرومی؟ اگر آنچه را که در دل شماست جلوی چشمانتان نمی خواندم، آیا با این ازدواج موافقت می کردید؟ _من... آقا... این غیر ممکنه هیچی درست نیست. دویدم و به اتاقم رفتم. حیف که تنهام گذاشتی بهت میدم...پیام گرفتم بازش کردم از طاها بود: دور "تو" خط قرمز کشیدم اما...به هر حال "تو" حرام ترین چیز دنیاست... گوشی را نزدیکم گذاشتم و سرم را به در تکیه دادم..

 


طرز تهیه زرشک پلو با مرغ

طرز تهیه زرشک پلو با مرغ و هویج 4 نفره مرحله به مرحله مخلوط ساده پای ریش ریش نذری و زرشک پلو فن دار با مرغ

زرشک پلو با مرغ یکی از غذاهای خوشمزه و پرطرفدار ایرانی است که به روش های مختلفی تهیه می شود. این غذای لذیذ یکی از خوش طعم ترین غذاهای ایران به شمار می رود که در مجالس مهم و مناسبت های خاص مورد استفاده قرار می گیرد.این غذای لذیذ ترکیبی از زرشک پلو اصیل ایرانی با سوپ مرغ مجلسی است که در بین ایرانیان بسیار محبوب است. زرشک پلو معمولاً به دو صورت کلی تهیه می شود، طرز اول به صورت جداگانه با زرشک پلو و سوپ مرغ سرو می شود و طرز دوم که معمولاً به صورت خانگی تهیه می شود، پلو مخلوط سوپ مرغ است تا آموزش کامل آشپزی ایرانی. . و دستور پخت زرشک پلو با مرغ مرحله به مرحله در ادامه به سایت چی شی.


مواد لازم برای 4 نفر
برنج ایرانی 4 پیمانه
4 تکه ماهی یا ران
زرشک 1 لیوان
2 قاشق غذاخوری رب گوجه فرنگی اضافه کنید
1 عدد پیاز
سیر 2 حبه
25 گرم کره
1 قاشق غذاخوری آب لیمو
1 قاشق چایخوری شکر
زعفران دم کرده ۲ قاشق چایخوری
نصف قاشق چایخوری گلاب
ادویه بانمک و فلفل سیاه
طرز تهیه زرشک پلو با مرغ


گام اول

برای تهیه برشک پیلو با شام مرغ لذیذ توصیه می کنیم اگر می خواهید مرغ لذیذتری میل کنید، حدود دو ساعت قبل روی تکه های مرغ نمک، زردچوبه و فلفل سیاه بپاشید تا غذا شروع شود.

مرحله دوم

سپس آن ها را در ظرف دربسته در یخچال قرار دهید تا علاوه بر بوی بد، خوشمزه تر شوند. برای شروع سیر و پیاز را خرد کرده و در تابه مناسبی با روغن بریزید.


سطح سوم

در این مرحله سیر و پیاز را تفت دهید تا روشن و شفاف شود. بعد کمی زردچوبه اضافه می کنیم و وقتی زردچوبه و سیر و پیاز یکدست شد مرغ را در تابه می گذاریم تا سرخ شود.

 

مرحله چهارم

پس از سرخ شدن یک طرف مرغ، آن را برگردانید تا طرف دیگر آن نیز سرخ شود. پس از سرخ شدن مرغ، رب گوجه فرنگی را اضافه کرده و خوب تفت دهید تا رب گوجه فرنگی خوب سرخ شود.گام پنجم

لازم به ذکر است سرخ کردن رب گوجه فرنگی علاوه بر اینکه طعم و بوی خامی ماکارونی را از بین می برد، در نهایت مرغ را خوش رنگ تر می کند، پس دقت کنید که گوجه فرنگی کاملا سرخ شود.


گام ششم

پس از تفت دادن رب گوجه فرنگی، نمک و فلفل سیاه را به همراه 3 لیوان آب به قابلمه مرغ اضافه کنید. سپس درب آن را می گذاریم و اجازه می دهیم مرغ با حرارت ملایم بپزد.

 

گام هفتم

پخت کامل مرغ حدود یک ساعت تا یک ساعت و نیم طول می کشد. در حین آماده شدن مرغ برای اینکه معطل نشویم سریع زرشک پلو را آماده می کنیم. ابتدا زرشک را به مدت 20 تا 30 دقیقه در ظرف آب خیس کنید تا نرم شود.


گام هشتم

سپس برنج را بسته به نوع آن به مدت 30 دقیقه تا 3 ساعت در آب ولرم و کمی نمک خیس می کنند (معمولا برنج هندی نیازی به خیساندن طولانی ندارد). یک قابلمه پر از آب را روی حرارت زیاد قرار می دهیم تا آب به جوش بیاید.


گام نهم

وقتی آب داخل قابلمه به جوش آمد، روغن و یک قاشق غذاخوری نمک را به قابلمه اضافه کنید. سپس برنج را در قابلمه آب جوش بریزید و برنج را کمی هم بزنید تا دانه های برنج نچسبد.

قدم دهم

5 تا 10 دقیقه برای نرم شدن برنج ایرانی کافی است (برای اطمینان از آماده بودن برنج، چند تکه برنج را زیر دندانتان امتحان کنید، اگر لبه های آن نرم و هسته سفت بود، برنج آماده است. آبکشی کنید). با آب سرد بشویید


قدم یازدهم

در این مرحله تابه ای را که قصد پخت برنج را در آن داشتیم روی حرارت قرار می دهیم سپس مقداری روغن اضافه می کنیم و ته تابه را به دلخواه از نان لواش انتهای تابه یا سیب زمینی های خلال شده می گذاریم.قدم دوازدهم

البته نان لواش بیشتر برای ته دیگ شاه توت پلو مناسب است. در این مرحله تمام برنج را به آرامی با کفگیر به کف تابه اضافه کنید. بعد از گذاشتن درب قابلمه حرارت زیر قابلمه را زیاد می کنیم تا بخار وارد قابلمه شود.

قدم سیزدهم

سپس حرارت را کم کنید تا برنج کم کم آب شود و به شما می دهیم.


قدم چهاردهم

نکته مهم در مورد زرشک این است که خیلی زود می سوزد و باید با دمای ملایم مدت کوتاهی تفت داده شود وقتی زرشک آماده شد می گذاریم. سوپ مرغ از آن دسته سوپ هایی است که باید بدون آب سرو شود.


قدم پانزدهم

(فقط کمی آب از مرغ برای گذاشتن روی میز رزرو کنید) اجازه دهید سوپ به داخل روغن بریزد. سپس زعفران آماده شده را با آبلیمو و آب پرتقال داخل سوپ بریزید و اجازه دهید آش ۱۵ دقیقه دیگر روی آتش بماند.

 

قدم شانزدهم

نکته مهم در مورد گلاب این است که باید خیلی کم استفاده شود زیرا اضافه کردن گلاب زیاد طعم و بوی سوپ را خراب می کند. وقتی آش خشک شد و برنج در حال جوشیدن است، کمی برنج را با زرشک و 1 قاشق چایخوری زعفران مخلوط کنید.


قدم هفدهم

در این مرحله مخلوط برنج زعفرانی را برای تزیین برنج می گذاریم. بعد از آبکش کردن برنج روی آن را با برنج زعفرانی و زرشک تزیین می کنیم سپس مرغ را داخل آش می ریزیم و با زرشک سرو می کنیم.
 

پیانو...
ما را در سایت پیانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saren pianoplus بازدید : 100 تاريخ : جمعه 4 شهريور 1401 ساعت: 18:06

سلام

امروز هوا سرد بود انگار داریم از تابستون میریم ولی امروز یه کتانی خوشگل نیاز دارم که از سایت خریدم و خیلی راحتم.

خوب، بیایید نگاهی به تاریخ و آداب و رسوم تاهیتون بیندازیم

 

بخش 38


بعد گفت: من جلسه نرفتم... منتظر بودیم ببینیمش و وقتی آقاجون و نسرین جون وارد اتاق شدند حرفش را قطع کرد. همه حرف می زدند و ذهنم مشغول بود. ناراحتی و بی جا بودن نسرین جون باعث شد طاها شرم سر از اتاق بیرون بره و من تو دلم جیغ زدم که نرو...

پیانو 103 چند ساعت بعد آزاد شدم و به خانه رفتیم. یک هفته از این موضوع گذشت و آقاجون و نسرین جون همچنان با طاها صحبت کردند. ده روزه طاها رو ندیدم و دلم براش تنگ شده. به کارخانه رفتم و سرم را با بچه ها گرم کردم اما طاها را تا چند ساعت ندیدم انگار ناپدید شد. احساس افسردگی می کردم و هر روز خودم را به خاطر دوست داشتن طاها سرزنش می کردم. من با کسی صحبت نمی کردم و مثل یک ربات کارهای روزانه ام را انجام می دادم. یک روز که به کارخانه رفتم، منشی طاها سریع به من سند داد و سریع گفت: خانم میرزایی، اتفاقی برای من افتاده، لطفا این را به آقای رستگر بدهید، ممنون. و خیلی زود از دیدم ناپدید شد. یک دستم روی سرم بود تا چادرم نیفتد و یک نفر پرونده ها را نگه داشته بود. از استرس وارد اتاق طاها شدم.


اولین کاری که کردم این بود که نفس عمیقی کشیدم و اجازه دادم نفس سردی که اتاق را پر کرده بود وارد ریه هایم شود. در اتاقش در نبود، مدارک را روی میزش گذاشتم و قصد خروج داشتم که در با صدای بلند باز شد و شوهرم روی چهارچوب در ظاهر شد. از اینکه کلمه مرد را در دلم گفتم کمی از خودم خجالت می کشیدم اما باید این میل را جبران می کردم... در بسته شد و بدون حرف به سمتم رفت.


پیانو 104 نمیدونستم این حرکت احمقانه چیه پس عقب نشینی کردم. سپیده احمق، او تمام هفته منتظر شماست که به کارخانه می آیید. حضورش، بویش، نفس گرمش آرامش کرد، چرا برمی گردی؟ مغزم چیزی فرمان نمی داد و با هر قدمی که برمی داشت عقب می رفتم تا اینکه پشتم سردی دیوار را حس می کرد. فاصله به 50 سانتی متر نمی رسد. خیلی هیجان زده بودم و اصرار داشتم که با صدای ضربان قلبم تایید می شود و دعا می کردم که این صدا به گوش طاها نرسد. دستش را روی دیوار کنار سرم گذاشت و کمی به من خم شد، چشمانم گرد شد و از خجالت لبم را گاز گرفتم. آرام زمزمه کرد: صبح... چشمانش را بست و نفس عمیقی کشید.

ترشحاتش رو توی صورتم انداخت. دستانم سست شده بود و کنترل چادر بالای سرم را از دست دادم و لیز خورد و روی پاهایم افتاد. از شرم و خجالت چشمانم را محکم فشردم تا تماشاگر تنبلی نباشم. نفس گرمش را از دور حس می کردم. چرا من نتوانستم کاری انجام دهم؟ او چه کار کرد؟ صدایش را کنار گوشم شنیدم که با دقت گفت: استغفار می کنم. سریع چشمامو باز کردم. مرا رها کرد، خم شد و چادرم را برداشت. به آرامی بالای سرم گذاشت و گوشه ی دستش را فشار داد و به دماغش نزدیک کرد.


پیانو 105 نفس عمیق دیگری کشید و چادر را رها کرد. دستش را پشت گردنش گذاشت. او طول و عرض اتاق را طی کرد و من در آنجا ایستادم و کاری از دستم بر نمی آمد. دوباره پرسیدم: طاها با من چه می کنی؟

به خاطر مردانگی همه چیز و دوری، اشک از گوشه چشمم حلقه زد.وقتی ناگهان چشمانت به چشمان من می رسد، چشمانت را باز می کنی و خودت را به من نشان می دهی: سپیده دم؟ چشمانش را ریز کرد و حرفش را اصلاح کرد: سپیده خانم؟ من... ببخشید خدا لعنتش کنه نباید میکردم... عاقبت با افتادنم تموم شد. خودم را رها کردم. جلوی من زانو زد.


عصبانی شدم و گفتم: چرا با من این کار را می کنی؟ تصمیم گرفتی من را شرمنده کنی؟ چرا...نتونستم ادامه بدم. دهنتو ببند سپیده، اون آدمای دیگه رو دوست داره، نباید باهاش ​​بازی کرد. قلب شما اینگونه است نباید خودت را له کنی، سرش را پایین انداخت و گوشه چادر را در دست فشار داد: وقت اعتراف. چشمانم را می بندم و به چشمان قهوه ای اش نگاه می کنم. طاها:نمیدونم از کجا اومدی و از کجا اومدی ولی من...دلتو باختم.خودم و چی دیدم...

 

پیانو...
ما را در سایت پیانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saren pianoplus بازدید : 97 تاريخ : پنجشنبه 3 شهريور 1401 ساعت: 14:21

پیانو 106 سیب گلویش بالا و پایین شد: وقتی نگاهت پر از متانت بود، عطرت هر روز بیشتر از روز قبل دیوانه ام می کرد. و سوال آمیز به من نگاه کرد و از من متنفر شد.سعی کردم ازت دور باشم اما نگاهت و تمام وجودت من و خودم را جذب کرد.تو...نمیتونی.من تورو دارم،مثل مجسمه ای برای تحسین شدن.می روم ، باید یه مدت ازت دور باشم تا به خودم بیام و مثل روز اول بشم. چادرم را جلوی صورتش گرفت و رطوبت چشمانش را پاک کرد. با عصبانیت گفت: باید برم..

 

 

طرز تهیه لوبیا پلو با مرغ

برنج یکی از محبوب ترین غذاها در جهان است.باقلی پیلو یکی از غذاهای سنتی ایرانی است که با گوشت گاو یا مرغ طبخ می شود. در این دستور طرز تهیه لوبیا برنج با مرغ شرح داده شده است. باگالی پلو یکی از برنج های مخلوط است که می توان آن را جداگانه پخت و در کنار مرغ یا گوشت سرو کرد و یا با مرغ یا گوشت سرو کرد. برای باقالی پلو با مرغ، باقالی پلو پخته و با شوید مزه دار می شود. مرغ هم به تنهایی با زعفران پخته و سرو می شود.


مواد لازم برای 2 نفر
200 گرم لوبیا
2 فنجان برنج
شوید 150 گرم
2 عدد مرغ
1 عدد پیاز
در صورت نیاز نمک، فلفل و زردچوبه
زعفران به میزان دلخواه دم کرده
 طرز تهیه لوبیا پلو با مرغ


گام اول

برای تهیه برنج و حبوبات خوشمزه با مرغ، برنج را از یک ساعت قبل در آب و نمک خیس کنید. بعد یک قابلمه مناسب بردارید و آن را تا نیمه پر از آب کنید و روی شعله داغ قرار دهید تا سریع بجوشد.


مرحله دوم

در این مرحله که آب به نقطه جوش رسید لوبیاهای له شده و له شده را داخل آب در حال جوش اضافه می کنیم. برای نرم شدن مناسب حبوبات، اجازه دهید حدود 10 تا 12 دقیقه در آب جوش بپزند.

سطح سوم

حالا کف آب را می گیریم و می اندازیم، این کار از کدر شدن غذا جلوگیری می کند. سپس آن را آبکش کنید. بعد از آن قابلمه را با کمی آب دوباره روی آتش می گذاریم تا بجوشد.

مرحله چهارم

سپس برنج آسیاب شده را با کمی نمک اضافه کنید. لوبیا سبز و شوید تازه خرد شده را اضافه کنید و 10 دقیقه صبر کنید تا برنج با لوبیا سبز و شوید. بنابراین آن را برش دادیم.

 

گام پنجم

در این مرحله یک تابه مناسب بردارید و کف آن را کمی روغن بریزید.آرد سوخاری را زیر ماهیتابه گذاشته و هم بزنید سپس برنج و حبوبات را به تابه اضافه کنید و روی حرارت ملایم بپزید تا بجوشد.

گام ششم

پیاز را بشویید و پوست بگیرید. سپس آن را به صورت نگینی یا ورقه های کوچک برش می دهیم. سپس قابلمه دیگری را انتخاب می کنیم و با کمی روغن روی حرارت ملایم قرار می دهیم تا روغن آب شود.


گام هفتم

در این مرحله پیازهای خرد شده را اضافه کنید و تفت دهید تا شفاف شود. مرغ را اضافه کرده و با نمک و فلفل و فلفل تفت دهید. وقتی رنگ آن کمی تغییر کرد، کمی آب به مرغ اضافه کنید و بگذارید بپزد.


گام هشتم

در پایان پخت، زعفران تمام شده را روی مرغ بپاشید. بقیه زعفران را با برنج پخته شده مخلوط کرده و به عنوان تزیین روی برنج بریزید. مرغ و برنج را با هم یا جداگانه سرو کنید.
 

پیانو...
ما را در سایت پیانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saren pianoplus بازدید : 104 تاريخ : پنجشنبه 3 شهريور 1401 ساعت: 14:21

سلام ، روز خوبی

امروز می خواهم در مورد یک روز عالی به شما بگویم. واقعاً جالب بود ما روز تولد عمه ام را جشن گرفتیم و مجموعه زیبایی از کیف و کفش را از سایت برای او خریداری کردیم ، اما اکنون خیلی خسته ام. من به شما می گویم یک روز استراحت کنید. تاکنون از رمان و دستور العمل لذت ببرید

 

شماره را روی نوار برداشتم و بدون مکث فریاد زدم: Bhale ، پوشه زیر صندلی است ، سریع بیاید تا آن را نگیرد. دوباره ماشین به عقب برخورد کرد و تلفن با فریاد دلخراش من زیر صندلی قرار گرفت.

پیانو 99 تنها کاری که در آخرین لحظه توانستم انجام دهم قفل کردن ماشین بود. چند دقیقه بعد ، هنگامی که درب ماشین باز شد ، من به آرامی هوشیاری را از ضربه در سرم از دست دادم و تنها کلمه ای که در ذهنم تکرار شد این بود: tahi کجاست؟ ... من به آرامی چشمانم را باز کردم. در جایی دیگر که من در ماشین بودم ، بدیهی است که یک تخت بیمارستان بود. آگاژون ، نارارین جون و اره منبت کاری بالای من ایستادند و با چهره های غم انگیز به من نگاه کردند. من می خواستم دهانم را باز کنم ، آگاجون گفت: "خوب هستی ، دختر زیبای من؟" خیلی پیر شدم ، من هستم؟ لبهایم خشک بود. سپس ناسین جون بازوی من را گرفت و با نگاهی که نشان داد چقدر گریه می کند ، گفت ، خدا به شما برکت دهد ، دختر من ، حال شما خوب است؟ آیا سردرد دارید؟ به یاگان نگاه کردم و به او گفتم که جو را تغییر دهد. چرا آنها این کار را خیلی بزرگ کردند؟ این فقط یک حادثه بود! یاگان: اکنون خوب است ، زخم شمشیر گرفته نمی شود ، الحمدولله ، بادمجان بهبود نیافته است.

بیایید برویم تا چیزی بخوریم ، پدر ، مردم گرسنه هستند. بیایید برویم ، آقای نارنا ، برویم. آگاژون مرا روی پیشانی بوسید و وقتی از اتاق خارج شد ، نارارین جون به سمت تاهوس ایستاده در گوشه اتاق ایستاده و با سرش خم شد و گفت: برای خودم متاسفم که پسری مثل شما را بزرگ کردم ، اگر یک وجود داشت. سردرد شما پسر من بودید.و او با نفرت از او دور شد و آنها رفتند. حالا من و من و تاها رفتیم ...


پیانو یک قدم به جلو برداشت ، اما سرش هنوز خم شده بود. با یادآوری پرونده ، من روی تخت نشستم و گفتم: "آقا ، این مورد چیست؟" من از حرکت و صدا ناگهانی نگران شدم ، او سر خود را بلند کرد و چند قدم از سمت چپ: پوشه در دست من است ، لطفا آرام باشید. هوای پر سر و صدا را از دست دادم. طاها: وقتی تلفن قطع شد ... من ... هر دو به طور همزمان به یکدیگر نگاه کردیم. طاها: من تقریباً به آنجا رسیدم و دیدم که آنها سعی در شکستن پنجره ماشین دارند. من عجله داشتم ، اما آنها وقتی مرا دیدند فرار کردند. زیر صندلی لمس کردم ، پوشه روی سر او بود. _خدا را شکر. او دوباره به من نگاه کرد: چند نفر در اطراف ماشین جمع شدند تا به او کمک کنند تا بیرون بیاید ، اما ... او نمی توانست ، یعنی کمک به شما درست نبود ، بنابراین من تو را ساختم ... .. عرق روی پیشانی او پوشانده شده بود. این که او مرا بیرون کشید ، شکر در قلب من خیس شد و لب هایم با لبخندی جزئی حل شد. بنابراین او با دیگران متفاوت بود زیرا به دیگران اجازه نمی داد به او کمک کنند؟ چه چیزی باید از رفتار او گرفته شود؟ متشکرم که به من کمک کردید که بیرون بروم ، پرونده مهمتر از نجات جان من بود. آنها من را نمی خواستند و این پرونده را می خواستند. طاها: من دیگر این را نمی شنوم.


پیانو 101 با سخنان او به او نگاه کردم که او حریص ، عصبانی و آرام است. طاها: پشیمانم که زندگی شما را در معرض خطر قرار داده است ، مجبور نبودم به شما آسیب برسانم. وقتی خواهر وارد شد می خواستم اعتراض کنم. او سوزن را روی سرم روی دست من می گذاشت و من به لباس یک تاها با یک بانوی یک سرفه خیره شدم ، که به گوشه لباس او بریده شده بود. من از این پسر دیوانه می شدم ...

بعد از اینکه کارش انجام داد ، خواهر بیرون آمد و در اتاق سکوت شد. من نمی دانم چگونه این عشق را پنهان کنم؟ با هر حرکتی و هر کلمه ای که عشقم را به تاهوس فریاد می زنم ، در حضور او با صدای بلند فکر می کنم و به نظر می رسد ناشنوا است.من می دانم که اگر این حرف را بزنم ، بقیه عمر خود را پشیمان خواهم کرد ، اما ... اگر او من را نمی خواهد چه می شود؟ اگر او از من متنفر باشد ، ابراز علاقه من؟ همه این چیزها من را به یک فرد دیوانه تبدیل کرد که قصد بهتر شدن را ندارد. او روی درب کوبید و یک دوخت با دو لیوان چای قدم زد. خوب: بیا ، من برای شما چای می آورم ، خیلی صحبت می کنی ، احساس نمی کنی؟ خاله ، قلب من می سوزد. تاها فنجان چای را گرفت و من به بخار بیرون از لیوان نگاه کردم. بخار روی چای همچنین می گوید که یک "فرصت کوچک" وجود دارد ، شما باید تا زمانی که "خنک شود" با زندگی بجنگید.

 

پیانو...
ما را در سایت پیانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saren pianoplus بازدید : 92 تاريخ : چهارشنبه 2 شهريور 1401 ساعت: 19:18

پیانو 102 سعی کردم از این خیالات پوچ و بی فایده خارج شوم. - آقا ، پدر شما ... من به او ناراحت نگاه کردم ، گنه همان است. او باید از کار آگاه باشد. طاها: من باید دلیل این امر را درک کنم ، تا آن زمان چیزی را فاش نمی کنم. کیپ: اما حتی اگر این افراد فکر کنند که پرونده در دست جامعه است ، آنها آن را تسلیم نمی کنند. طاها: من خودم آن را همراهی خواهم کرد. او دوباره قلبم را دزدید. من دوباره عاشق او شدم. من به او دیوانه شدم و کنترل ذهن و رفتار من برای من دشوار بود ... او به طرز حیرت انگیزی به من چشمک زد و گفت: "عمو ، فکر می کنید می فهمید که من را می شناسید؟" طاها: من اینطور فکر نمی کنم. از کجا می دانید که این افراد به دنبال یک پرونده هستند؟ او کمی چای داغ را امتحان کرد و سپس ...

 

 

نحوه تهیه هاله ساده با گوشت

محصولات مورد نیاز برای 4 نفر
600 گرم گوسفند یا گوشت گوساله
2 پیاز بزرگ
4 فنجان برنج
سیر 2 میخک
1 هویج
فلفل سیاه ½ فلفل
پوره گوجه فرنگی (اختیاری) 1 قاشق غذاخوری
3 برگ معطر
2 چوب دارچین
زعفران تزریق شده ½ فنجان
نمک و فلفل کافی
روغن زردچوبه و به اندازه کافی
نحوه تهیه هاله ساده با گوشت


مرحله اول

برای آماده سازی کارشناسی ارشد با گوشت ، ابتدا پیاز را به برش های بزرگ برش دهید ، سپس یک قابلمه مناسب را روی اجاق گاز قرار دهید. سپس پیاز را به قابلمه اضافه کنید و چند دقیقه بدون کره آن را سرخ کنید.مرحله دوم

پس از پختن و تخلیه پیاز ، روغن را به قابلمه اضافه کرده و پیاز را سرخ کنید تا نرم و شفاف باشد. سپس مقداری زردچوبه را به پیاز اضافه می کنیم و برای چند دقیقه دیگر سرخ می کنیم.


سطح سوم

در این مرحله ، ما به گلدان یا گوسفند اضافه می کنیم ، که ممکن است شامل سر ، ماهیچه ها ، گردن و غیره باشد و کمی با پیاز آن را سرخ کنیم. در برخی از دستور العمل ها ، دم گوسفند کمی در این مرحله اضافه می شود.

 

مرحله چهارم

حالا مقداری فلفل سیاه را روی گوشت بپاشید و یک دقیقه دیگر آن را سرخ کنید. پس از تغییر رنگ گوشت ، سیر را در قابلمه با هویج و فلفل قرار دهید و آن را با سایر مواد تشکیل دهید.
 


مرحله پنجم

سوالی که در این مرحله باید به آنها اشاره کنیم این است که از مواد تشکیل دهنده ای مانند سیر ، هویج و فلفل استفاده می شود تا غذای خوشمزه تر شود و در نهایت نیاز به برداشتن از گلدان (به جز سیر) و دور انداخته شود.

 

مرحله ششم

بعد از اینکه مواد را به خوبی پختیم ، می توانیم کمی خمیر گوجه فرنگی اضافه کنیم تا غذا رنگارنگ تر شود. برخی از افراد پوره گوجه فرنگی را در این ظرف دوست ندارند و می توانند آن را به طور کامل از مواد لازم جدا کنند.


هفتمین

اگر بخواهیم ، خمیر گوجه فرنگی را اضافه می کنیم و چند دقیقه سرخ می کنیم ، تا طعم خام و بوی آن کاملاً از بین برود. سپس 5 تا 6 لیوان آب جوش را به قابلمه اضافه می کنیم و صبر می کنیم تا آب شروع به حباب کند.


مرحله هشتم

هنگامی که آب شروع به حباب کرد ، برگ خلیج و یک چوب دارچین را به تابه اضافه کنید ، سپس درب قابلمه را قرار دهید و به جالا گوشت اجازه دهید تا 2-3 ساعت به آرامی روی حرارت بسیار کم بپزد.مرحله نهم

در این مرحله هالا را آماده خواهیم کرد. برای انجام این کار ، برنج را به همراه 1 قاشق چایخوری نمک و مقداری آب سرد درون یک ظرف مناسب بریزید. به خاطر داشته باشید که سطح آب باید بالاتر از سطح برنج باشد.


دهم

زمان خیساندن برنج به ظاهر و طراوت آن بستگی دارد ، که مطمئناً هر آشپز زمان خیساندن برنج خود را می داند. اگر می خواهید از برنج هندی استفاده کنید ، دیگر نیازی به خیساندن آن ندارید زیرا بدون خیساندن خوب خواهد بود.


مرحله یازدهم

برنج تازه نباید برای مدت طولانی خیس شود ، اما خشک باید برای مدت طولانی تر خیس شود. پس از خیساندن برنج ، قابلمه را به نصف آب پر کنید ، سپس 1 قاشق غذاخوری روغن و 1 قاشق غذاخوری نمک اضافه کنید.


مرحله دوازدهم

در این مرحله ، قابلمه را روی حرارت زیاد قرار می دهیم و اجازه می دهیم آب جوش بیاید. پس از جوشاندن آب ، برنج را اضافه می کنیم و صبر می کنیم تا دوباره آب جوش بیاید. اکنون 7 تا 10 دقیقه وقت می دهیم تا برنج را بپزیم.


سیزدهم

هنگامی که دانه های برنج به خوبی نرم شدند و نوک سینه های آنها کمی گیر کرده است ، ما باید برنج را بشویید. سپس یک ظرف مناسب را انتخاب می کنیم و 3 تا 4 قاشق غذاخوری روغن مایع را به قابلمه اضافه می کنیم.


مرحله چهاردهم

برای پایین تابه می توانیم از نان لاواش یا برش سیب زمینی به دلخواه خود استفاده کنیم. کف قابلمه را قرار می دهیم ، سپس برنج تخلیه شده را با یک اسپاتول در قسمت زیر قابلمه بریزیم و مانند قند آن را درون گنبد شکل دهیم.


پانزدهمین

سپس تابه را خرد کرده و برنج را به مدت 45 دقیقه تا یک ساعت روی اجاق گاز کم قرار دهید تا جوش بیاید. هنگامی که گوشت گوساله تقریباً انجام شد و کمی آب در قابلمه باقی مانده است ، نمک و زعفران بخارپز را به قابلمه اضافه کنید.مرحله شانزدهم

حالا بگذارید 30 دقیقه دیگر روی حرارت ملایم بماند تا خوب خودش را بگیرد. در نهایت هویج و فلفل را از قابلمه خارج کرده و دور بریزید. اگر سیر دوست ندارید، می توانید آن را بیرون بریزید.


مرحله هفدهم

بعد از پختن برنج، مقداری از برنج را در ظرفی با مقداری زعفران مخلوط می کنیم، سپس برنج را برش می دهیم و با برنج زعفرانی و در صورت تمایل 2 قاشق غذاخوری زرشک تفت داده شده با شکر و کره تزیین می کنیم. .


مرحله هجدهم
در این مرحله گوشت را از قابلمه خارج کرده و در ظرف مناسبی قرار دهید سپس آب باقیمانده در قابلمه را با صافی صاف کرده و در کنار گوشت قرار دهید. در نهایت برنج زعفرانی را برای همه سرو می کنیم.
 

پیانو...
ما را در سایت پیانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saren pianoplus بازدید : 104 تاريخ : چهارشنبه 2 شهريور 1401 ساعت: 19:18

سلام

امروز دوباره به سایت رفتم و کفش خریدم، کفش کالج خریدم...

 

بخش 37


با سرعت راننده تاکسی ده دقیقه ای به شرکت رسیدم.

پیانو 96 به اتاق طاها رفت و در را زد، اجازه ورود پیدا کردم، از چهره و کارهایش می‌توانستم بفهمم که چقدر از این ملاقات فوری و نگران است. سلام ببخشید دیر اومدم طاها: خواهش می کنم، پرونده روی میز من است، باید بروم، ممکن است دیر کنم. سوئیچ ماشین رو هم برات گذاشتم تا دیرتر بیای خونه. پس برای چه می روی؟ طاها: ماشین بچه گرفتم. نقاب مقاومت را از دلم برداشتم و عشق به طاها را جایگزین آن کردم.

_باشه ممنونم. خداحافظی کرد و در را بست. من متوقف نشدم، به پرونده رفتم و جزئیات هر خط را به دقت بررسی کردم. لیست کلیه شرکت هایی که با یکدیگر رابطه تجاری داشتند، واریز و برداشت پول از حساب شرکت، نام و شماره برخی از سپرده گذاران و برداشت کنندگان، ترتیب شرکت بر اساس کیفیت کار و بسیاری موارد دیگر. یک ساعت گذشت و من همچنان مشغول مطالعه بودم. گلویم درد می کرد و چشمانم از خستگی کمی تار شده بود. سرم را از جعبه بیرون آوردم و بدنم را دراز کردم و گردنم را دراز کردم و چند بار چشمانم را باز و بسته کردم. این چند عمل ساده به نظر می رسید خستگی من را به طور قابل توجهی کاهش دهد.


با دیدن اسم رستگار در استوری کامنت رو خوندم. دانلود صفحه قبل را ببینید که تاریخ آن چند هفته پیش است و طبق محاسبه باید ماهی یکبار حذف شود.

پیانو 97 در مدت کوتاهی پول زیادی از حساب شرکت برداشت؟ شماره رو چک کردم.. #پارت55 سریع شماره تلفنم را گرفتم و منتظر ماندم. سکوت کردم و فکر کردم صاحب صدا را پیدا کنم. حرفش را تکرار کرد: بله؟ هر چه فکر می کردم، نمی توانستم بفهمم قبلاً این صدا را کجا شنیده بودم.


_ببخشید اشتباه گرفتم. برای همین تلفن را قطع کردم و بلافاصله با شماره واحد تماس گرفتم. یگانه: سلام سپید جان، چه خبر از من فقیر، فقیر، درمانده و بیکار. یگانه: ببین، این شماره را می دانی؟ 0915... یگانه: این شماره دایی من است. چشمام تا جایی که امکان داشت گشاد شد و گوشی رو قطع کردم. می خواهد به شماره طاها که اسمش روی صفحه است زنگ بزند. بدون مکث جواب دادم و قبل از اینکه بتونم حرف بزنم طاها با تلفن تماس گرفت: سپیده شرکت سریع میره. او این را بدون اینکه فرصتی برای تحلیل گفته هایش داشته باشد گفت.

 

پیانو...
ما را در سایت پیانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saren pianoplus بازدید : 111 تاريخ : سه شنبه 1 شهريور 1401 ساعت: 17:37

پیانو 98 _چی شده آقا من یه چیزی دیدم. بلندتر فریاد زد: از اونجا میرم بیرون، عجله کن. از صدایش ترسیدم و گفتم باشه. سوئیچ را گرفتم و سریع با پرونده از شرکت خارج شدم. نشستم تو ماشین و پشت ریل. طاها دوباره زنگ زد روی اسپیکر گذاشت تا حواسم به ماشین پرت نشود: بله؟ طاها: سپیده خانم برو تو اتوبان ولی سریع برو منم میام. آقا طاها چه شد؟ طاها: بعداً به شما می گویم که یکی دنبال شما و پرونده شماست. از ترس عرق روی پیشانی ام ریخته بود، غذا نمی خورد و دهانش می سوخت.

من بالای پیاز هستم یا ته پیاز؟گوشی را قطع کرد و پایم را روی گاز گذاشت و با حداکثر سرعت ممکن رانندگی کرد. به بزرگراه رسیدم که ماشینی از پشت به ماشین برخورد کرد. پریدم جلو و صدای جیغی درآوردم. سریع شماره طاها رو گرفت و...

 


طرز تهیه تکین کرم سبزی

طرز تهیه تکین یک غذای خوشمزه سبزیجات در فر و گاز


مواد لازم برای 4 نفر
2.5 فنجان برنج
1 عدد تخم مرغ
زعفران دم کرده ۴ قاشق غذاخوری
4 قاشق غذاخوری ماست تغلیظ شده
مقدار سوپ سبزیجات غلیظ کافی است
عطر کافی
طرز تهیه تکین کرم سبزی


گام اول

برای تهیه تاچین خوشمزه و خاص با سبزی گورما ابتدا برنج را در ظرف پر از آب بریزید و بگذارید 30 دقیقه خیس بخورد.نیمی از آب را در قابلمه بریزید و کمی نمک و روغن به آب اضافه کنید.


مرحله دوم

سپس درب آن را می بندیم و حرارت را زیاد می کنیم تا آب به سرعت بجوشد. وقتی آب به جوش آمد برنج را بشویید و آب را در ظرفی بریزید و برنج را در آب جوش بریزید و 7 دقیقه صبر کنید تا برنج داخل آب شود.


سطح سوم

سپس یک تکه برنج بین دندانه ای امتحان کنید، اگر دور برنج نرم بود اما هسته برنج کمی سفت بود، زمان برداشتن برنج فرا رسیده است. سپس برنج و پودر زعفران را آبکش کرده و داخل ماست بریزید.

 


مرحله چهارم

سپس خوب مخلوط کنید تا سردی و آب موجود در ماست رنگ زعفران را بیشتر کند، تخم مرغ را در یک کاسه بزرگ بشکنید و خوب مخلوط کنید و مخلوط ماست و زعفران را داخل تخم مرغ بریزید.


گام پنجم

سپس خوب هم می زنیم تا یکدست شوند و سپس برنج آسیاب شده را داخل مواد می ریزیم و به آرامی هم می زنیم تا برنج کاملا پوشیده شود. دقت کنید که سوپ سبزیجات غلیظ باشد.

 

گام ششم

اگر قورمه سبزی آبدار و شل بود، آن را روی آتش بگذارید تا نرم شود. در این مرحله از ماهیتابه نسوخته استفاده می کنیم و ته و ته آن را با قلم مو می زنیم و بیش از نیمی از خمیر را در تابه می زنیم.


گام هفتم

سپس با پشت قاشق سر ته آن را می چسبانیم و کمی فشار می دهیم و سوپ سبزی را روی ته آن پهن می کنیم و بقیه روی آن را می ریزیم و کمی له می کنیم.


گام هشتم

حالا درب حصیر را بگذارید و بهتر است آن را روی شعله قرار دهید و شعله را پهن کنید و قابلمه را روی آن بگذارید و حرارت را خیلی نرم کنید و بگذارید 45 دقیقه بماند تا ته قورمه سبزی تمام شود و میل کنید. آی تی. خود.نکاتی در مورد طرز تهیه تکین قورمه سبزی


غلیظ شدن آبگوشت

قورمه سبزی که باید برای پخت قورمه سبزی تکین استفاده شود باید بدون آب باشد. برای این کار سبزی سبز را در قابلمه مناسبی روی حرارت قرار دهید و خوب هم بزنید تا آب اضافی آن کاملا از بین برود. این کار از رسیدن آن به پایین چانه جلوگیری می کند.
 

پیانو...
ما را در سایت پیانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saren pianoplus بازدید : 103 تاريخ : سه شنبه 1 شهريور 1401 ساعت: 17:37

سلام

امروز زیاد اوکی نیستم با یکی از دوستای نزدیکم بحثم شده و واقعا بده که اینطوری بحث کنی همه ذهنم درگیره ار درون ناراحتم ولی بدیش این که حتی نمیتونم برم جلو که حرف برنیم اینقدر که مغرورم و باید فقط حرفامو تو خودم بریزم تا بمیرم و این واقعا درد داره خیلی بده

ولی باید به کارام برسم امروز بلند شدم رفتم برای خرید چوب که اینوطوری شدم زیاد دوس ندارم حرف بزنم تا همینجا کافیه روزتون بخیر

 

 

قسمت 18


32پیانو  ساعت پیانو گذشت و هنوز پزشکان و پرستاران به اتاق عمل آمدند و رفتند. از دور می دیدم که طاها با چند تماس تلفنی همه قرارها و جلساتش را کنسل کرده و از مردانگی او خوشم آمد. یگانه پای من گریه می کرد و با وجود ناراحتی مرا دلداری می داد. می دانستم او هم مثل من آقاجون را دوست دارد و غمش از اعماق وجودش سرچشمه می گیرد. دکتر از داخل اتاق عمل فریاد زد و مدام به همکارانش هشدار داد: «بیمار دیوانه می‌شود». تمام وجودم شنیده شد و دیگر احساس نکردم قطره ها روی گونه ام می ریزند.


صبرم لبریز شد و با تمام وجودم داد زدم: آقاجون. طنین صدای من در اتاق انتظار با صدای پرستاری که گفت: دکتر مریض برگشته آمیخته شد. لبخند کمرنگی روی لبم نقش بست و همزمان با افتادن آزادانه...به دلیل سوزش دستم آروم چشمامو باز کردم و به اطراف نگاه کردم تا وضعیتم رو ببینم. سوزش دستم به دلیل گیرکردن سوزن در سرم بود. من تازه فهمیدم کجا هستم و احساس خوبی در من ایجاد شد. با عجله از جایم بلند شدم که سرگیجه شدیدی سرم را گرفت.

یک دستم را روی سرم گذاشتم و با دست دیگر کفش هایم را پوشیدم. یگانه وارد شد و با دیدن حال من با عجله رفت و به سمتم آمد: صبح چیکار میکنی؟من باید برم آقاجون، نمیتونم اینجا بمونم. پیانو 33 همزمان طاها وارد شد. دستم را روی سرم گذاشتم تا چادرم را بگیرم اما اثری از آن نبود! از شرم سرم را پایین انداختم. طاها: خانم میرزایی، پدربزرگ شما خوب است، جای نگرانی نیست که او را ببرید.


نفس عمیقی کشیدم انگار بار سنگینی از روی دوشم برداشته شده و دنیا دوباره برایم باغ گل شده بود. _ممنونم جناب رستگار خبر خیلی خوبی بهم دادی نمیتونم از زحماتی که کشیدی و این چند ساعت زحمتت تشکر کنم. لبخندی به من زد و اسم یگانه را گفت: بیا یگانه را بگیریم، بعداً خاله نگرانت می شود. یگانه: تو برو به مامان گفتم تا سحر می مونم. دستش رو فشردم و با لبخند دلگرم کننده ای گفتم: "تنها من خوبم، ببخشید امشب اینجا بمونی درست نیست عزیزم، اگه چیزی شد بهت خبر میدم." یگانه:ولی صبح تو تنها میشی چند ساعت دیگه صبح میشه نگران من نباش طاها:من میمونم پیش سپیده خانم چی گفت خانم سپیده تا یک چند لحظه پیش من خانم میرزایی بودم چطوری سپیده میخواستی بمونی که من تنها نباشم پیانو 34 خدایا میخوام دختر خوبی باشم و بهش فکر نکنم اما تو بردی از شروط و شروطی که بهت میدم.نیم لبخند از خدا رفتم و گفتم:ممنونم جناب رستگار خیلی لطف کردی و زحمت کشیدی تا الان طاها: وظیفه هست. درست نیست که اینجا تنها بمانی


گونه هایم صورتی شده بود و چشمانم خجالت زده بود. دهانم را باز کردم تا مقاومت کنم، اما صدایم با یک نیشگون خاموش شد. چشمانم پر از اشک شد برای ماندن تو و تمام شیرینی های قلبم. با یاد وضعیت آقاجون به خودم لعنت فرستادم. چگونه می توانم در حالی که رنج می کشم خوشحال باشم؟ یگانه از ما خداحافظی کرد و لحظه به لحظه به من و طاها نوید داد.چه شبی قرار است امشب باشد. با این گرگرفتگی های گاه و بیگاهم، مطمئنم که آدم ایده آلی نبودم. چطور ممکن است پسری با کمالاتش عاشق نباشد؟ شاید او ازدواج کرده است. با این فکر سریع به دست چپش نگاه کردم.

 

پیانو...
ما را در سایت پیانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saren pianoplus بازدید : 67 تاريخ : سه شنبه 1 شهريور 1401 ساعت: 2:09

پیانو 09هیچ حلقه ای روی پیانو نبود، نفس راحتی کشیدم. امان از این رویاها و رویاهای دخترانه. کمی صبر کردم تا سرم تمام شود، در این مدت طاها روی صندلی گوشه اتاق نشسته بود و با اخم داشت چیزی می خواند. کنجکاو بودم که چرا آن روز با این عجله رفت. گفتم سرش را بلند کرد سوزن را از دستم در آوردم، چون نیش زد، حوصله نگاه کردن به چشمانش را نداشتم، آه از دست این سحر احمقانه که با گمشده طاها به این سرعت و کودکانه نجات یافت. قلب. وقتی دید چیکار کردم اخم کرد و گفت خانم میرزایی کارتون اشتباه بود منتظر بودم دکتر بیاد درستش کنه. بازش کردم اون خانم میرزایی! تمام تصوراتم خالی شد و در سطل ذهنم جای گرفت.

 


طرز تهیه لوبیا پلو


لوبیا پلو یک غذای کاملا ایرانی است که از سه گروه غذایی مهم شامل نشاسته، سبزیجات و پروتئین فواید بسیاری دارد. لوبیا دارای خواصی مانند فیبر و ویتامین های مختلف است و برای قلب و دستگاه گوارش مفید است.

 

4 فنجان برنج
لوبیا سبز 3 پیمانه
400 گرم گوشت چرخ کرده
رب گوجه فرنگی 100 گرم
1 عدد پیاز
۱ عدد چوب دارچین
پودر هل، پودر گلاب و زردچوبه 1/2 قاشق چایخوری
نمک، روغن به میزان لازم


دستور تهیه لوبیا پلو
1
تهیه برنج

برنج را اندازه کنید و بگذارید ۱ ساعت در آب و نمک خیس بخورد. حالا آب را در ظرف مناسبی بجوشانید و برنج خیس شده را به آن اضافه کنید. وقتی برنج به بالای آب جوش رسید، برنج را آبکش کرده و روی آن آب گرم بریزید.دو
تهیه سس لوبیا پلو

ابتدا در ظرف مناسبی روغن می ریزیم و روی آتش می گذاریم و پیاز خرد شده را اضافه می کنیم. اجازه دهید پیاز کاملا سرخ شود، حالا گوشت و ادویه را اضافه کنید و با هم تفت دهید تا رنگ گوشت تغییر کند. عطر ادویه و گوشت که به مشام می رسد رب را در روغن تفت می دهیم و به سس اضافه می کنیم، در این زمان حبوبات پخته و آبکش شده را اضافه می کنیم، حالا یک سس غلیظ و خوشبو داریم، نصف لیوان آب و دارچین اضافه می کنیم. در راما روی بشقاب را بپوشانید تا گوشت پخته و سس غلیظ شود.
3
لوبیا و پلو بخارپز

داخل قابلمه مناسبی را از کف قابلمه مورد نظر خط بکشید سپس برنج و سس آماده شده را به صورت لایه لایه داخل قابلمه بریزید و در آخر زعفران را اضافه کرده و بگذارید بماند. بعد از آماده شدن آن را در ظرف مناسبی گذاشته و با سبزی و سالاد شیرازی و ماست سرو کنید.


نکات و ترفندهای مهم در طرز تهیه لوبیا پلو با گوشت چرخ کرده در رستوران

    قبل از سرو، چوب دارچین را از روی غذا جدا کنید.
    سیب زمینی های ورقه شده در کف قابلمه برای این غذا بسیار مناسب است.
    اگر دوست داشتید در پایان پخت کمی روغن حیوانی روی برنج بریزید.
    برای طعم دادن به این غذا می توانید از کمی هندی رنده شده استفاده کنید.

 

پیانو...
ما را در سایت پیانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saren pianoplus بازدید : 92 تاريخ : سه شنبه 1 شهريور 1401 ساعت: 2:09